مریم سلطانی در گفت و گو با دانش بنیان
فرصتهای سرمایهگذاری زنان را معرفی کرد
شايد بتوان مريم سلطاني را نمونه زن مسلماني دانست که در حوزه هاي کارآفريني، بازرگاني و سرمايه گذاري به فعاليت پرداخته است. در عين حال تجربه هاي بين المللي سلطاني، او را به الگوي زن مسلمان بدل ساخته که با حفظ تمامي شئون، در داخل و خارج از کشور کارآفريني و سرمايه گذاري کرده است. مريم سلطاني به عنوان مشاور امور بانوان اتاق اصناف در تلاش است به واسطه همين تجربيات به ديگر زنان کمک کند. با او در خصوص نقش زنان در توسعه کشورهاي اسلامي، فرصتهاي سرمايه گذاري زنان و... به گفت و گو نشستيم.
به اعتقاد شما زنان به ویژه در کشورهاي اسلامي چه نقشي ميتوانند در توسعه داشته باشند؟
امروزه در سطح جهان به ویژه در کشورهاي در حال توسعه بيشترين تمرکز بر چگونگي دستيابي به اهداف توسعه همه جانبه، يعني توسعه پايدار و توسعه انساني است. همان گونه که ميدانيد خانواده به عنوان واحد کوچکي از اجتماع در پيشرفت و توسعه فرهنگي جامعه نقش اول را دارد. اساس توسعه پايدار و جامعه مدني در نظام اسلامي بر تربيت است و کانون تربيت و اصلي ترين نهاد مدني خانواده است. توسعه، نيازمند انسان توسعه يافته است و انسان توسعه يافته از نهاد خانواده توسعه يافته با محوريت نقش تربيتي زنان توسعه يافته حاصل مي شود و کشورهاي مسلمان بايد به طرف توسعه انساني و توسعه پايدار و نهايتا توسعه انساني بروند.
زنان نيز در توسعه و رشد اقتصادي جامعه نقش اساسي را ايفا ميکنند و ميزان، چگونگي و نوع حضور بانوان در عملکرد و چرخه هاي اقتصادي کشور تاثيرگذار است. لذا اقدام در جهت تواناسازي اقتصادي زنان مستلزم دسترسي آنها به منابع، کنترل روشهاي منابع اقتصادي، درآمدها، موقعيتها و مزاياي مبتني بر پایه های درازمدت و مداوم است.
در اين ميان شما نقش زنان مسلمان را به طور مشخص در فعاليتهاي اقتصادي چگونه ارزيابي ميکنيد؟
امروزه اهميت و ارزش فعاليتهاي اقتصادي و سرمايه گذاري زنان در دنيا و جهان اسلام با ورود گستردهتر زنان به اقتصاد بيش از پيش لمس شده است و همه ما نيز با توجه به اين موضوع مهم در پي واکاوي چگونگي حضور بيشتر و موثرتر زنان هستيم. اين در حالي است که نقش زنان در اسلام سبقهاي بلند و تاريخي دارد. نمونه بارز زنان فعال اقتصادي و سرمايه گذار، حضرت خديجه(س) اولين بانوي تاثيرگذار در تاريخ اسلامي است که به کار تجارت و بازرگاني مشغول بوده و حتي از اين حيث نسبت به مردان همعصر خود نيز برتري داشته است.
حضور اين زن ثروتمند در دنياي اسلام به همراه هزاران زن دانشمند و فعال که مورخان از بين صحابي پيامبر و دورتر از آن در قلمروهاي مختلف اسلامي برشمردهاند، نشان ميدهد خيلي وقت است تابوي فعاليتهاي پررنگ زنان در عرصه اقتصاد شکسته شده است و هر مانعتراشي در اين راه خلاف آموزه هاي راستين اسلامي است. يکسري از خصوصيات مشترک که البته در کشورهاي اسلامي با باورهاي ديني نيز ترکيب شده و استحکام بيشتري يافته، در ميان زنان است که نياز به توسعه و سرمايه گذاري براي اين گروه را جدي کرده است. براي مثال دقت و حساسيت خاص زنان در حل مسائل، تواناييهاي مديريتي و آموزشي زنان و صرفهجويي و قناعت زنان در مسائل مالي که از طرفي امکان بروز فسادهاي مالي را در ميان آنها کمتر کرده است و همراه آن ظرافتهاي زنانه و تعهدات و مسئوليت شناسي آنان که ريشه در باورهاي اسلامي دارد، نشان ميدهد بيترديد يکسوي توسعه از مسير تواناييهاي زنانه ميگذرد. به همين دليل تا صحبت از توسعه زيرساختها ميشود، در بخشهايي مثل آموزش و پرورش و درمان نقش زنان يک نقش انکارنشدني است. اگرچه توسعه زيرساخت به مشارکت همه گروه ها نيازمند است، اما برخي از بخشها ناگزير از مشارکت زنان است، مانند سيستم آموزشي که ناخودآگاه به روحيات زنانه و دقت نظر آنها نياز خواهد داشت.
در دنياي اسلامي اين روحيات زنانه به اضافه باورهاي اسلامي به زنان شخصيت ويژهاي بخشيده است که البته تا اندازه اي با روحيات آنان نيز عجين شده است. کارفرمايان و زنان سرمايه گذار در دنياي اسلامي با حس تعهدي که به اشتغالزايي دارند، ميتوانند در کنار درآمدزايي به رشد و ارتقاي محصولات داخلي کمک کنند و از يکطرف به دليل نقشي که به عنوان مادر در خانواده دارند، در ترويج مصرف داخلي موثر باشند. نحوه توليدات اين زنان ميتواند برحسب نيازها و سلايقي که زنان دارند، متنوع و متفاوت باشد. از سويي همين زنان هستند که ميتوانند بستر متناسب با آموزه هاي اسلامي را در قالب محيط کار مناسب براي دختران و زناني که به دليلي قادر به فعاليت در محيطهاي مردانه نيستند، فراهم سازند. با توجه به اينکه اقتصاد دغدغه بزرگ کشورهاي اسلامي به شمار ميرود و بخش بزرگي از کشورهاي اسلامي درگير فقر و مشکلات توسعه نيافتگي هستند، فعاليت زنان ميتواند به پر کردن اين خلأها کمک کند، کما اينکه بخش زيادي از اعتماد عمومي به زنان مسلمان، چه در کشورهاي اسلامي و چه در ساير کشورهاي دنيا، با کار و تلاش اقتصادي زنان جلب خواهد شد.
پرسشي که در اين سالها مدام مطرح ميشود، اين سوال مهم است که چرا زنان جوامع اسلامي عليرغم توانمنديهايي که دارند، نتوانستهاند در معرفي خود آنطور که شايسته جايگاه آنان است، در سرمايه گذاريها و توسعه اقتصادي قدم بردارند؟
نگاهي به وضعيت اجتماعي و فرهنگي زنان در جوامع اسلامي نشان ميدهد، وضعيت آشفته سياسي و اجتماعي در برخي از کشورهاي اسلامي مانند عراق، افغانستان، سوريه و... زنان را بيش از مردان درگير کرده است و اين درگيري را ميتوان در تعهد زنان به فرزند، همسر، خانواده و ترجيح آن به منافع شخصي مشاهده کرد. زنان در جوامع اسلامي ناخودآگاه به واسطه ارزشهاي ديرين اسلامي اولويتهايي براي خود تعريف کردهاند و اين اولويتها گاهي برخي از مسائل مانند ورود زنان به سرمايه گذاري و تلاش براي فعاليتهاي اقتصادي را در شرايط بحراني به حاشيه ميراند و رسيدگي به اين امر مرهون رسيدگي به شرايط کلي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي در کشورهاي اسلامي است که البته آن نيز با تکيه بر مشارکت زنان ميسر خواهد شد.
اگر بخواهيد بر اساس دانش و تجربه خود فرصتهاي سرمايه گذاري ويژه به زنان معرفي کنيد، چه بسترهايي را مناسب کسب و کار زنان ميدانيد؟
برخي حوزه ها هستند که زنان ميتوانند در آن حيطه به صورت اجرايي وارد عمل شوند؛ به عنوان مثال زنان در حوزه گردشگري بهراحتي ميتوانند ضمن مديريت با جذب سرمايه گذاري در اين حوزه به دليل ابعاد فرهنگي و ظريف آن و هماهنگي با روحيه زنان بسيار راهگشا و پيشرو باشند. همچنين در حوزه سلامت زنان نقش بسزايي را بر عهده دارند. در کشورهاي پيشرفته اسلامي زنان پزشک و مدير سلامت پابهپاي مردان در حال کار و پيشرفت هستند؛ در حوزه سلامت به دليل تاثير ظرافت و نقش روحيه بيماران و همچنين رسيدگي مضاعف، زنان همواره پيشتاز بودهاند. اين حوزه ميتواند براي زنان محل مناسب سرمايه گذاري باشد. زنان در کشورهاي اسلامي نقشي تعيينکننده در حوزه سلامت خواهند داشت. سرمايه گذاري در سلامت ميتواند آينده کشورهاي اسلامي را مستقيما تحت تاثير قرار دهد، ضمن اينکه سلامت زنان در اين بين از اهميت بالايي برخوردار است.
در کشورهاي اسلامي و جهان اسلام همچنين به دليل غناي بالاي فرهنگي و گستردگي اقوام و فرهنگها، رنگين کماني از صنايع دستي و محصولات فرهنگي به پهناي تاريخ وجود دارد. ميتوان اذعان داشت آفريننده و مبدع اينها زنان صنعتگر هستند؛ صنايع دستي کشورهاي اسلامي ضمن تضارب فرهنگها و عقايد، يک تجارت است. هرگاه زنان در اين حوزه ورود کردهاند، آثار بديع و بينظيري به وجود آمده و ملل اسلامي به هم نزديکتر شدهاند. اين حوزه بسياري از جذابيتهاي سرمايه گذاري را در خود نهفته دارد که در صورت توانمندسازي زنان در اين حوزه و ايجاد شرکتها و کنسرسيومهاي بين المللي، شاهد حضور پررنگ در يک تجارت پرسود خواهيم بود. بخش مهم ديگر نوآوري، فناوري و تجارت الکترونيک است. حوزه هاي نوين فناوري اکنون پيش روي زنان جهان اسلام است؛ خوشبختانه زنان و دختران کشورهاي اسلامي اکنون اکثرا داراي تحصيلات عاليه هستند؛ حوزه استارتآپها و فناوريهاي هايتک اکنون شاهد حضور دختران و زنان دانشمند کشورهاي اسلامي است؛ اما تعداد زنان بسيار کمتر از مردان است. زنان ميتوانند با همت بالا و ورود به حوزه نوآوري و تجارت الکترونيک، سهم خود را از اين بازار جهاني رو به رشد دريافت کنند. محصولات مديا و تجارت الکترونيک بازار سرمايه گذاري مناسبي است که زنان سهم بسياري را ميتوانند از آن خود کنند. مد و لباس اسلامي نيز از ديگر بخشهايي است که زنان توانايي ورود به آن را دارند. خوشبختانه حوزه مد و لباس اسلامي چند سالي به صورت تقويت شده با مديريت زنان کشورهاي اسلامي در حال پيشرفت و توسعه است؛ سرمايه گذاري در حوزه مد و لباس اسلامي ميتواند منجر به تولد برندهاي نوظهور و نوآورانه در جهان اسلام شود. اين حوزه بکر و دستنخورده فرصتي است بي بديل و بي همتا براي توانمندسازي زنان، آموزش متخصص و همچنين توسعه و برندينگ که ميطلبد زنان کشورهاي اسلامي نقش خود را ايفا کنند و از آن سود ببرند.
منبع: مجله دانش بنیان
ارسال به دوستان